میروم در سینه صد درد نهانی میبرم
کوهِ دردم از سر کویت گرانی میبرم
از درت صد داغ بر دل میکنم عزم سفر
دستهٔ گل زین ریاضِ کامرانی میبرم
میروم زین ملک اما بیمتاعی نیستم
بار صد غم، مایهٔ صد ناتوانی میبرم
بهر یاران کردهام ترتیب رنگین تحفهها
چهرهٔ کاهی و اشکِ ارغوانی میبرم
تا به کی بر سر خورم سنگ ملامت کوه کوه
زین سر کو میروم وین سختجانی میبرم
دولتی دارم که میمیرم به درد عاشقی
خوش متاعِ باقی زین ملک فانی میبرم
نیستم از خاک پای او فضولی بیخبر
خضرِ وقتم ره به آب زندگانی میبرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.