سر مکش از من که از من درد سر خواهی کشید
هر دم از آه من آزار دگر خواهی کشید
چاره بیدرایم کن ور نه از افغان من
محنت بیداری از من بیشتر خواهی کشید
برنخواهم داشتن ای شمع چشم از قامتت
گر تو میل آتشم بر چشم تر خواهی کشید
انتظاری می کشم عمریست تا دانسته ام
کآفتابی تیغ بر اهل نظر خواهی کشید
سینه را پیش از گریبان چاک خواهم زد اگر
دامن از دست من خونین جگر خواهی کشید
خوش دلم زین رهگذر گر لطف می آیی برم
آه اگر روزی قدم زین رهگذر خواهی کشید
محنت خوبان فضولی نیست در دنیا همین
روز محشر هم عذابی زین بتر خواهی کشید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.