ای طلعت نکوی تو نیکوتر از پری
نیکو نگاهدار دلی را که میبری
معشوق پردهپوشی و منظور پردهدر
هم پرده میگذاری و هم پرده میدری
دلهای برده را همه آوردهای به دست
هم دلبری به عشوهگری هم دلاوری
میرانیم ز مجلس و میخوانیم ز در
هم بنده میفروشی و هم بنده میخری
من در کمند عشق اسیر ستم کشم
تو بر سریر حسن امیر ستم گری
کار من است دادن جان زیر تیغ تو
من کار خود چگونه گذارم به دیگری
تیغی نمیکشی که فقیری نمیکشی
جایی نمیروی که اسیری نمیبری
چشمت نظر به هیچ مسلمان نمیکند
این ظلم سر نمیزند از هیچ کافری
هر تشنه را که لعل تو آب حیات داد
نتوان برید حنجرش از هیچ خنجری
پیکان آه من به تو کاری نمیکند
تا در نظام لشکر آه مظفری
کشورگشای ناصردین شاه جنگ جوی
کز لشکرش ندیده امان هیچ لشکری
آن ماه بر سر تو فروغی گذر نکرد
در رهگذار او مگر از خاک کمتری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیبایی و جذابیت معشوقهاش سخن میگوید و او را از پریان زیباتر میداند. معشوقهاش با چشمان خیرهکنندهاش دلها را به تسخیر در میآورد و همزمان عنایت و آزار را با هم دارد. شاعر در دامی از عشق اسیر است و حاضر است جانش را برای معشوق قربانی کند. او به تضادهایی که در رفتار معشوقه وجود دارد اشاره میکند؛ از یک سو دلها را میفروشد و از سوی دیگر آنها را به خود جذب میکند. در نهایت، شاعر از حسرت و آه خود سخن میگوید و به این نکته اشاره میکند که زیبایی معشوقهاش حتی بر لشکریان جنگجوی بزرگ تأثیری نمیگذارد. این شعر ترکیبی از عشق، زیبایی، و احساسات عمیق انسانی است.
هوش مصنوعی: ای چهره زیبا، تو زیباتر از پری هستی، دل کسی را که عاشق توست، حفظ کن و نگذار آن را بشکنی.
هوش مصنوعی: معشوق همواره رازها و اسرار خود را پنهان میکند و در عین حال با رفتار خود، برخی از این رازها را فاش میسازد.
هوش مصنوعی: تو با زیبایی و چاشنی عشق، دلهای بسیاری را به دست آوردهای و همزمان، با دلاوری و فریبندگیات، همه را تحت تأثیر قرار دادهای.
هوش مصنوعی: ما از محفل بیرون میرویم و در فضای بیرون به نغمهسرایی میپردازیم. تو هم دستی در کار میفروشی و هم خریدار هستی.
هوش مصنوعی: من در بند عشق گرفتار سختیها هستم، در حالی که تو بر تخت زیبایی سلطنت میکنی و از ظلم و ستم دوری.
هوش مصنوعی: من وظیفهام این است که جانم را فدای تو کنم، اما نمیدانم چطور میتوانم این کار را به کس دیگری واگذار کنم.
هوش مصنوعی: تو که به کسی آسیب نمیزنی و به کسی ظلم نمیکنی، پس چرا باید خود را به جایی برسانی که در آن دیگران را در بند کشیده باشند؟
هوش مصنوعی: چشمان تو به هیچ مسلمانی توجهی ندارند و این بیعدالتی از هیچ کافری ناشی نمیشود.
هوش مصنوعی: هر کسی که از لبان تو آب حیات بگیرد، نمیتوان حنجرهاش را با هیچ خنجری برید.
هوش مصنوعی: آوای اندوه من نمیتواند بر تو اثری بگذارد، همان طور که در نظام لشکر مظفری، تیرکمان به هدف نمیخورد.
هوش مصنوعی: این بیت درباره ناصرالدین شاه و حکومت او صحبت میکند. به این معناست که او فرماندهای جنگجو است که لشکر او هیچگونه پناهی یا آرامشی از سایر لشکرها نمیبیند، به این معنی که قدرت او به حدی است که دشمنان نمیتوانند در برابر او قرار بگیرند و احساس امنیت کنند.
هوش مصنوعی: آن ماه نورش را بر تو نتابید و در مسیرش تنها از خاکی کمترین ردپایی را به جا گذاشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای اَبر بهمنی که به چشم من اندری
تن زن زمانکی و بیاسای و کم گری
این روز و شب گریستن زاروار چیست
نه چون منی غریب و غم عشق برسری
بر حال من گری که بباید گریستن
[...]
برگ گل سپید به مانند عبقری
برگ گل دو رنگ به کردار جعفری
برگ گل مُوَرَّدِ بشکفتهٔ طری
چون روی دلربای من، آن ماه سعتری
پوشیده مشگ ز ابر سیه چرخ چنبری
کافور بر گرفت ز که باد عنبری
از گل زمین شده چو تذروان هندوی
وز ابر آسمان چو پلنگان بربری
از سنگ خاره گشت گلاب و عرق روان
[...]
ای فال گیر کودک فالم ز روی تو
با روشنایی مه و با سعد مشتری
هستت ز نخ بلورین گوی و در آن بلور
پیدا خیال حسن لطیفی و دلبری
دارند صورت پری اندر بلور و تو
[...]
ای پیشکار تخت تو کیوان و مشتری
ای نجم شرق و غرب ترا گشته مشتری
در جرم عقل طبعی و در جسم عدل جان
بر شخص فضل دستی و بر عرض حق سری
اقبال را به همت بهتر طلیعه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.