گر کان نمک خواهی لعل نمکینش بین
اقلیم ملاحت را در زیر نگینش بین
جان بر لب مشتاقان دور از لب او بنگر
لب تشنه جهانی را از ماه معینش بین
ای دل چو خطش سر زد پیوند از او مگسل
یک چند چنان دیدی یک چند چنینش بین
از قهر دل آزارد، وز لطف بدست آرد
در شیوهٔ دلداری آنش نگر، اینش بین
هر گوشه کمین کرده ابروی کماندارش
در صید نظربازان بگشاده کمینش بین
تا پاک بسوزاند خشک و تر عالم را
با چهرهٔ زور آور بازوی سمینش بین
خوبان همه از مهرش مهری به جبین دارند
خورشید صباحت را طالع ز جبینش بین
در عقرب اگر خواهی جولان قمر بینی
زلفین چلیپا را با چهره قرینش بین
راز همه کرد افشا، ننموده رخ زیبا
هم پرده درش بنگر، هم پرده نشینش بین
دی ماه فروغی را سرگرم وفا دیدی
از بخت سیاه امروز آماده کینش بین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.