چون سر زلف تو آشفته خیالی دارم
الله الله که چه سودای محالی دارم
تو پری چهره عجب زلف پریشی داری
من آشفته عجب شیفته حالی دارم
عیشها میکنم ار خون خوریم فصل بهار
بس که از ساغر می بی تو ملالی دارم
سر مویم همه شد تیغ و سپر سینهٔ تنگ
با سپاه غم او طرفه جدالی دارم
خون دل گر عوض باده خورم خرده مگیر
که ز دیوان قضا رزق حلالی دارم
به نشیمن گه آن طایر زرین پر و بال
ترسم آخر نرسم تا پر و بالی دارم
واقف از حال دل مرغ چمن دانی کیست
من که بر سر هوس دانهٔ خالی دارم
دوزخی باشم اگر سایهٔ طوبی طلبم
من که در روضهٔ دل تازه نهالی دارم
تا جوابی نرسد پا نکشم از در دوست
راستی بین که عجب روی سؤالی دارم
شاید ار چشم بپوشند ز من مردم شهر
کز پری زاده بتی چشم وصالی دارم
شکر ایزد که ز جمعیت طفلان امروز
بر سر کوی جنون جاه و جلالی دارم
غزلم گر برد آرام جهانی نه عجب
که سر الفت رم کرده غزالی دارم
پس از این خاطر آسوده فروغی مطلب
زان که با هر دو جهان قال و مقالی دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حسرت و longing شاعر نسبت به معشوقی است که در ذهن او تصویر زیبایی را به وجود آورده است. شاعر از آشفتگی و دیوانگی خود به خاطر این عشق صحبت میکند و احساسات عمیقش را با تصاویری از زلف و چهره معشوق توصیف میکند. او به نوعی درد و لذت را در عاشقی توأمان تجربه میکند؛ هرچند که از غم و درد این عشق رنج میبرد، اما به خاطر زیبایی و جذابیت معشوق، همچنان به دنبال اوست. شاعر همچنین نسبت به سرنوشت و قضاوت مردم و دیدگاههای آنها ابراز نگرانی میکند و به نوعی از ناکامیها و آرزوهای ناچیزش نیز سخن میگوید. نهایتاً، او در اصرار بر نبودن دلخوشی و آسودگی، نشان میدهد که عشق و پیوند با معشوق برایش ارزشمندتر از هر چیز دیگری است.
هوش مصنوعی: وقتی که موهای تو به هم ریخته است، من خیال و تصوری در سر دارم که نه تنها عجیب و غریب است، بلکه بسیار دور از واقعیت است.
هوش مصنوعی: تو چهرهای زیبا و افسونگر داری و موهای شلوغ و پریشان. من نیز با شوق و آشفتگی از عشق تو، حال و روزم به هم ریخته است.
هوش مصنوعی: برای لذت بردن از زندگی، اگرچه ممکن است در مشکلات و سختیها باشیم، در فصل بهار با نوشیدن از جام، هیچ گونه کسالت و ناراحتی از تو ندارم.
هوش مصنوعی: موهایم به اندازهای تیز و برنده شدهاند که مانند شمشیر به نظر میرسند و قفسه سینهام به شدت فشرده شده، در برابر ارتش غم و اندوه او، نبردی عجیب و جالب را تجربه میکنم.
هوش مصنوعی: هرچند که دردی کشیدم و به خاطر آن ممکن است از کارهای غیرمتعارف کمک بگیرم، اما نباید بر من خرده بگیری، زیرا از مقدر الهی بهرهای درست و حلال هستم.
هوش مصنوعی: ترس آن دارم که به خانه آن پرنده زرین نرسم، زیرا همچنان که بال و پر دارم، ممکن است نتوانم به آن جا برسیم.
هوش مصنوعی: آیا میدانی چه کسی از حال دل مرغی که در باغچه است باخبر است؟ من کسی هستم که به خاطر آرزوی نان، حتی به دانهٔ بیمقدار هم دلخوشم.
هوش مصنوعی: اگر بخواهم در دنیای جهنم زندگی کنم و از نعمتهای آن بهرهمند شوم، فقط به خاطر خواستن سایه درخت طوبی خواهد بود؛ در حالی که در دل خود، جوانهای تازه و امیدی نو دارم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که پاسخی از معشوق نشنیدم، از در او پا بیرون نمیگذارم. به راستی ببینید که من چه سوال عجیبی دارم.
هوش مصنوعی: شاید مردم شهر از من چشم بپوشند، زیرا من به خاطر عشق و آرزوی وصالی که به معشوق دارم، به نوعی از زیبایی و لطافت برخوردارم.
هوش مصنوعی: خدای را شکر میکنم که در میان جمعیت کودکان، امروز در خیابان جنون، مقام و شکوهی دارم.
هوش مصنوعی: اگر غزلم آرامش جهانی را به همراه داشته باشد، تعجبی ندارد که من عاشقانهای مثل غزالی دارم که سرش را از حوصله عشق دور کرده است.
هوش مصنوعی: از این به بعد، با خیال راحت زندگی میکنم، زیرا با هر دو دنیا (مادی و معنوی) معانی و سخنهایی دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باز در دل ز غم عشق ملالی دارم
چه دهم شرح چه گویم که چه حالی دارم
فکرم اینست که یابم ز بلای تو نجات
الله الله چه بلا فکر محالی دارم
نشأه ساغر وساقی اثر قدرت کیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.