امشب تو را به خوبی نسبت به ماه کردم
تو خوب تر ز ماهی، من اشتباه کردم
دوشینه پیش رویت آیینه را نهادم
روز سفید خود را آخر سیاه کردم
هر صبح یاد رویت تا شام گه نمودم
هر شام فکر مویت تا صبح گاه کردم
تو آن چه دوش کردی از نوک غمزه کردی
من هر چه کردم امشب از تیر آه کردم
صد گوشمال دیدم تا یک سخن شنیدم
صد ره به خون تپیدم تا یک نگاه کردم
چون خواجه روز محشر جرم مرا ببخشد
گر وعده عطایش عمری گناه کردم
من هر غزل که گفتم در عاشقی فروغی
یک جاگریز آن را بر نام شاه کردم
شاه همه سلاطین، شایسته ناصرالدین
کز قهر دشمنش را در قعر چاه کردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف احساسات عمیق خود نسبت به یک معشوق میپردازد. او میگوید که امشب، معشوق را زیباتر از ماه میبیند و در نتیجه اشتباهاتی در نسبت به او داشته است. او با ابراز اشتیاق برای دیدن چهره معشوق، از شب تا صبح به یاد او بوده و تمام افکارش معطوف به اوست. شاعر همچنین از تیر غمزه معشوق و تأثیر آن بر خود صحبت میکند و میگوید که برای یک نگاه از او، سختیهای زیادی را تحمل کرده است. در بخش پایانی، او به بخشش گناهانش امیدوار است و عشقش را به مانند یک شاه توصیف میکند که باعث افتخار اوست. شاعر با اشاره به ناصرالدینشاه، تاکید دارد که عشقش به او همچون سلطنتی با ارزش است.
هوش مصنوعی: امشب به خاطر زیبایی تو، به ماه نسبتت دادم، غافل از اینکه تو از ماه هم زیباتری و من در این قضاوت اشتباه کردم.
هوش مصنوعی: دیشب آیینهای را مقابل تو گذاشتم، اما روز روشن و خوب خود را در نهایت به سیاهی و تاریکی تبدیل کردم.
هوش مصنوعی: هر صبح به یاد چهرهات هستم و تا عصر به آن فکر میکنم، هر شب هم در فکر موی تو هستم تا صبح شود.
هوش مصنوعی: دیروز تو با چشمان نازت کارهایی کردی که عمیقاً در دل من نشسته، اما من امشب هر کاری که کردم، فقط بر اثر غصه و حسرتی بود که دارم.
هوش مصنوعی: من درد و رنج زیادی را دیدم تا یک حرف شنیدم، و بارها به خون نشستم تا تنها یک بار نگاهت را ملاقات کردم.
هوش مصنوعی: وقتی که روز قیامت خواجه (خدا) خطاها و گناهانم را ببخشد، پس این را میپذیرم که در طول عمرم به خاطر وعدههای عطایش گناهان زیادی مرتکب شدم.
هوش مصنوعی: هر بار که شعر عاشقانهای گفتم، نور و زیبایی آن را به یاد نام شاه به تصویر کشیدم.
هوش مصنوعی: شاهی که از همه سلاطین بزرگتر است، شایسته ناصرالدین، چون من دشمنش را در عمق چاه به شکست کشیدم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باز از غم رقیه دل پر ز آه کردم
چون یاد گفتگویش با نعش شاه کردم
گفت ای سر از فراغت جان را تباه کردم
امشب تو را به خوبی نسبت به ماه کردم
تو خوب تر ز ماهی من اشتباه کردم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.