خوشا دلی که تو باشی نگار پردهنشینش
به زیر پرده بری در نگارخانهٔ چینش
گهی ز بوسهٔ شیرین شکر کنی به مذاقش
گهی ز باده رنگین قدح دهی به یمینش
کمین گشاده درآیی به هر دری به شکارش
کمان کشیده نشینی ز هر طرف به کمینش
گشاده چهره بیا در حضور خازن جنت
که بر کسی نگشاید در بهشت برینش
مریض عشق تو را جان به لب رسیده و ترسم
که بر رخ تو نیفتد نگاه بازپسینش
نظر ز چارهٔ بیمار خود مپوش خدا را
کجا بریم دلی را که کردهای تو چنینش
فتادهای که تو برداشتی ز خاک مذلت
کجا زمانه تواند که افکند به زمینش
فسون من چه کند با حریف شعبدهبازی
که هیچ معجزه باطل نکرد سحر مبینش
بدین امید که مرهم نهد به زخم درونم
چه زخم ها که بخوردم ز حقهٔ نمکینش
سپند در ره آن شهسوار میزنم آتش
که چشم بد نزند آتشی به خانهٔ زینش
خدنگ عشق به هر قلب خستهای که نشسته
نهاد سنگ بنالد ز نالههای حزینش
کسی که سر کشد از حلقهٔ کمند محبت
حواله کن به دم تیغ شاه ناصر دینش
ستوده خسرو اعظم، جهان گشای معظم
که باد تا به ابد ملک جم به زیر نگینش
فلک به چشم فروغی طلوع داده مهی را
که آفتاب قسم میخورد به صبح جبینش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی عشق و دلدادگی اشاره دارد. شاعر از جذابیت معشوق خود و تاثیر عاطفی او بر دلش صحبت میکند. او به توصیف لحظات عاشقانه میپردازد، از بوسهها و نوشیدنیهای رنگین گفته و به شکار دل محبوبش میپردازد. شاعر نگران است که نگاه معشوق بر او نیفتد و او را از عشق خود محروم کند. او همچنین از درد و زخمهای ناشی از عشق سخن میگوید و به امید اینکه عشق بتواند بر این زخمها مرهمی بگذارد، در تلاش است. در آخر، شاعر از عظمت معشوق و قدرت او در جهان سخن میگوید و او را ستایش میکند.
هوش مصنوعی: خوشا دلهایی که محبوبشان در گوشهای از زندگیشان حاضر است و همچون یک اثر هنری در دل آنها جای دارد.
هوش مصنوعی: گاهی با بوسهای شیرین و دلپذیر از شیرینی زندگی لذت میبری و گاهی هم با نوشیدنیای خوشرنگ و خوشمزه به اوج شادی و سرخوشی میرسی.
هوش مصنوعی: هر جا که بروی، در کمین تو نشستهاند و با سلاح آماده، به انتظار تو هستند.
هوش مصنوعی: بیا با چهرهای گشاده و شاد به کنار خازن بهشت، زیرا او به کسی اجازه ورود به بهشت برین نخواهد داد.
هوش مصنوعی: عشق تو مرا به شدت رنجور کرده و نگرانم که آخرین نگاهی که به چهرهات میاندازم، از دست برود و دیگر نتوانم تو را ببینم.
هوش مصنوعی: نگاه خود را از درمان بیمار خود برمیدار، خدا را، دل شکستهای را که تو اینگونه کردهای، کجا ببریم؟
هوش مصنوعی: کسی که از وضعیت بدی به مقام و عزت رسیده، دیگر زمانه نمیتواند او را به ذلت و خاک برساند.
هوش مصنوعی: سحر من چه تاثیری میتواند بر کسی داشته باشد که هیچ معجزهای نتوانسته سحر شگفتانگیزش را باطل کند؟
هوش مصنوعی: من در انتظارم که او با وجود درد و زخمهایی که به خاطر شیطنتهایش متحمل شدم، جراحتهای درونم را درمان کند.
هوش مصنوعی: برای محافظت از زین اسب آن شهسوار، آتش را روشن میکنم تا چشم زخم به آن نرسد.
هوش مصنوعی: عشق همچون تیر نازکی به دلهای خستهای که بیحرکت نشستهاند، شلیک میشود و سنگینی دردهای عمیق آنها را به گوش دیگران میرساند.
هوش مصنوعی: کسی که از قید محبت فرار کند، باید به سرنوشت سختی که در انتظارش است، مبتلا شود.
هوش مصنوعی: خسرو بزرگ و عالیمقام که به عنوان پادشاه جهان شناخته میشود، تا همیشه سرزمینهای جمشید را تحت سلطه خود دارد.
هوش مصنوعی: آسمان در چشمان شخصیتی درخشان، نوری را پدید آورده که شبیه ماه است و خورشید به زیبایی و روشنی طلوع او قسم میخورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زینش
که باد خاک قدم صد نگارخانه ی چینش
تبارک الله از آن آب و رنگ خاتم خوبی
که خال چهره ی صد یوسفست نقش نگینش
درین خیال که گردی بدامنش ننشیند
[...]
تنی که داد به آغوش جا رسول امینش
به خاک کرب و بلا چرخ سفله داد مکینش
ز بعد کشتن اکبر گذشت از سر دنیا
وگرنه خون عدو میگذشت از سر زینش
گذشت ا زسر فرزند و مال و جان و برادر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.