گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پائی به چراغ تو ببینم چه شود
یارب اندر کنف سایه مولای زمان
که من سوخته یک دم بنشینم چه شود
آخر ای خاتم انوار هدایت آثار
گر فتد عکس تو بر لعل نگینم چه شود
یک نفس جلوه کنی تا که به مرآت رخت
صورت و سیرت جد تو ببینم چه شود
چون به دل مهر تو دارم منگر نیک و بدم
گر چنانم چه بود یا که چنینم چه شود
صرف شد عمر گرانمایه به امید واسف
تا از آنم چه به پیش آید و اینم چه شود
عمرت ای فیض گر اینسان گذرد روز به روز
دانم از پیش که احوال نسیمم چه شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
گر من از باغِ تو یک میوه بچینم چه شود؟
پیش پایی به چراغِ تو ببینم چه شود؟
یا رب اندر کَنَفِ سایهٔ آن سروِ بلند
گر منِ سوخته یک دَم بنشینم چه شود؟
آخِر ای خاتَمِ جمشیدِ همایون آثار
[...]
گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پائی به چراغ تو ببینم چه شود
یارب اندر کنف سایه مولای زمان
که من سوخته یک دم بنشینم چه شود
آخر ای خاتم انوار هدایت آثار
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.