شمارهٔ ۲۶
یا رب سببی ساز که آن ختم امامت
باز آید و برهاندم از غم به سلامت
خاک ره آن یار سفر کرده بیارید
تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت
فریاد که از شش جهتم راه ببستند
عجز و گنه و دوری و غم رنج و ندامت
از شوق تو پر شد دل و در سینه نگنجد
گر پرده در آن نعره زنم نیست ملامت
جان زنده جاوید شد از معرفت تو
حق کرد به ما این همه الطاف و کرامت
ای آن که تو مولائی زمان را نشناسی
ما با تو نداریم سخن خیر و سلامت
بیحجت حق کار جهان راست نیاید
پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت
فیض از در تو دور شد از شومی اعدا
عصیان دگری کرده و بر ماست غرامت
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...