دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
سیف و عصمت علم و نصرت جمع کرد
یار ما دین دارد و آن نیز هم
از طفیل اوست کل کائنات
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
داستان در پرده میگویم ولی
گفته خواهد شد به دستان نیز هم
روزهای وصل معصومان گذشت
بگذرد ایام هجران نیز هم
اعتمادی نیست بر کار جهان
بلکه بر گردون گردان نیز هم
صبر کن ای فیض تا عصر امام
دین قوی خواهد شد ایمان نیز هم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به عشق و وابستگی به یاری معصوم اشاره دارد. شاعر بیان میکند که درد و درمانش از یار است و جانش فدای او شده است. او به معارف دین و نصرت اشاره دارد و میگوید که همه موجودات از پرتو وجود او هستند. شاعر از بعدهای پنهان و پیدا سخن میگوید و اشاره میکند که در روزهای وصال معصومان گذرانده، اما اکنون در حال دوری از آنهاست. او همچنین به بیاعتمادی به دنیا و حوادث آن اشاره میکند و امیدوار است که در آینده، با ظهور امام، دین و ایمان قویتر خواهد شد.
هوش مصنوعی: درد و رنج من به خاطر دوست است و همچنین راه حل آن هم نزد اوست. قلبم به خاطر او فدای عشقش شده و حتی جانم نیز برای او قربانی میشود.
هوش مصنوعی: دوست ما همواره به علم و دانش، و همچنین به حفظ و ثبات و یاری دیگران توجه دارد. او دارای ایمان است و این ویژگیها هم در او وجود دارد.
هوش مصنوعی: وجود تمام موجودات به خاطر اوست و من به تو میگویم که این حقیقت هم در آشکار و هم در نهان قابل مشاهده است.
هوش مصنوعی: من داستان را در خفا و زیر پرده روایت میکنم، اما به زودی این داستان به دستها نیز خواهد رسید و به اشتراک گذاشته خواهد شد.
هوش مصنوعی: روزهای وصال و نزدیکی با معصومان سپری شد، حالا هم باید بگذرد ایام جدایی و دوری.
هوش مصنوعی: بر روی هیچ یک از کارهای دنیا نمیتوان اعتماد داشت و حتی به چرخشهای زمان هم نمیتوان اطمینان کرد.
هوش مصنوعی: صبر کن ای فیض تا زمانی که امام زمان به ظهور برسد، آن زمان ایمان نیز قوی و استوار خواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حکم حکم اوست، فرمان نیز هم
زو دریغی نیست تن، جان نیز هم
دَردَم از یار است و درمان نیز هم
دل فدایِ او شد و جان نیز هم
این که میگویند آن خوشتر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم
یاد باد آن کو به قصدِ خونِ ما
[...]
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
سیف و عصمت علم و نصرت جمع کرد
یار ما دین دارد و آن نیز هم
از طفیل اوست کل کائنات
[...]
درد ناسازست و درمان نیز هم
دهر بی پروا و یزدان نیز هم
اجر ایمان سود دانش گو مده
آن که دانش داد و ایمان نیز هم
شه ز بزمم گر براند غم کراست؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.