گنجور

 
فیض کاشانی

سلوک راه حق و خدمت امام شفیق

گرت مدام میسر شود زهی توفیق

جهان و کار جهان جمله هیچ در هیچ است

که نیست راهنمائی به حق جدیر و حقیق

بسی مسائل دینیه خورده است گره

مگر امام گشاید به ناوک تحقیق

کجاست راهنمائی به سوی منزل او

که ما به خویش نبردیم ره به هیچ طریق

خفای او ز نظرهای غیبتش در چاه

به غور آن نرسد صد هزار فکر عمیق

برون خراما اماما و راه حق بنمای

که در کمینگه دینند قاطعان طریق

دریغ و درد که بگذشت عمر فیض و نیافت

سعادت شرف خدمتش به هیچ طریق

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
مولانا

فریفت یار شکربار من مرا به طریق

که شعر تازه بگو و بگیر جام عتیق

چه چاره آنچ بگوید ببایدم کردن

چگونه عاق شوم با حیات کان و عقیق

غلام ساقی خویشم شکار عشوه او

[...]

حکیم نزاری

اگر تو جهد کنی با تو می رود توفیق

رفیقِ راه تو توفیق به علی التحقیق

اگر مشاهده خواهی برو مجاهده کش

به پایِ جهد میسّر شده ست قطعِ طریق

سفینه واسطه ی مَخلص است بی ملاّح

[...]

سیف فرغانی

دلم ببوسه شکر خواست زآن لب چو عقیق

ولیک نیست مرا دولت و ترا توفیق

بکارگاه جمال تو در همی سازند

سمن ببوی بنفشه شکر برنگ عقیق

مدام مستم چون ریخت ساقی جنت

[...]

حافظ

مقامِ امن و مِیِ بی‌غَش و رَفیقِ شَفیق

گَرَت مُدام مُیَسَّر شود زِهی توفیق

جهان و کارِ جهان جمله هیچ بَر هیچ است

هزار بار من این نکته کرده‌ام تحقیق

دریغ و دَرد که تا این زمان ندانستم

[...]

ابن حسام خوسفی

به وقت گل چو به کف برنهی شراب رحیق

بنوش جام مروّق به یاد لعل رفیق

بیار ساقی گلرخ می خمار شکن

به بوی مشک و صفای گلاب و رنگ عقیق

صفای دل می صافیست بار ها گفتم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه