سلوک راه حق و خدمت امام شفیق
گرت مدام میسر شود زهی توفیق
جهان و کار جهان جمله هیچ در هیچ است
که نیست راهنمائی به حق جدیر و حقیق
بسی مسائل دینیه خورده است گره
مگر امام گشاید به ناوک تحقیق
کجاست راهنمائی به سوی منزل او
که ما به خویش نبردیم ره به هیچ طریق
خفای او ز نظرهای غیبتش در چاه
به غور آن نرسد صد هزار فکر عمیق
برون خراما اماما و راه حق بنمای
که در کمینگه دینند قاطعان طریق
دریغ و درد که بگذشت عمر فیض و نیافت
سعادت شرف خدمتش به هیچ طریق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره جستجو برای یافتن راه حق و پیروی از امام و هدایت اوست. شاعر به این نکته اشاره میکند که در دنیای پر از مشکلات دینی، تنها امام میتواند کلید گرهگشایی باشد. او از فقدان راهنمایی مناسب شکایت میکند و میگوید که تلاشهای بشری برای فهم خداوند و حقیقت، ناکافی است. در پایان، شاعر ابراز تأسف میکند که عمرش را در جستجوی سعادت و خدمت به امام سپری کرده و هنوز موفق به یافتن آن نشده است.
هوش مصنوعی: اگر همواره در مسیر حق قدم برداری و در خدمت امام مهربان باشی، به راستی که این بسیار نیکو و توفیق بزرگی است.
هوش مصنوعی: دنیا و همه کارهایش به یکدیگر هیچ معنا و مفهومی ندارند، زیرا در این میان هیچ راهنمایی برای وصول به حقیقت و واقعیت وجود ندارد.
هوش مصنوعی: بسیاری از مسائل دینی پیچیده و دشوار شدهاند و تنها امام است که میتواند آنها را با پژوهش و تحقیق صحیح حل کند.
هوش مصنوعی: کجاست کسی که ما را به سوی خانهاش راهنمایی کند، زیرا ما هیچ راهی به تنهایی پیدا نکردیم.
هوش مصنوعی: رازهای او به قدری عمیق و پنهان است که هیچکس با وجود تلاشهای بسیار نمیتواند به عمق آن پی ببرد. حتی اگر هزاران فکر و تأمل عمیق هم داشته باشیم، باز هم نمیتوانیم به درک کاملی از او برسیم.
هوش مصنوعی: ای امام، با سر و صلابت خارج شو و راه درست را نشان بده، چون عدهای در کمیناند تا دین را قطع کنند.
هوش مصنوعی: متأسفانه، عمر من به سرعت سپری شد و نتوانستم به هیچ شیوهای به سعادت و شرف خدمت به او دست پیدا کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فریفت یار شکربار من مرا به طریق
که شعر تازه بگو و بگیر جام عتیق
چه چاره آنچ بگوید ببایدم کردن
چگونه عاق شوم با حیات کان و عقیق
غلام ساقی خویشم شکار عشوه او
[...]
اگر تو جهد کنی با تو می رود توفیق
رفیقِ راه تو توفیق به علی التحقیق
اگر مشاهده خواهی برو مجاهده کش
به پایِ جهد میسّر شده ست قطعِ طریق
سفینه واسطه ی مَخلص است بی ملاّح
[...]
دلم ببوسه شکر خواست زآن لب چو عقیق
ولیک نیست مرا دولت و ترا توفیق
بکارگاه جمال تو در همی سازند
سمن ببوی بنفشه شکر برنگ عقیق
مدام مستم چون ریخت ساقی جنت
[...]
مقامِ امن و مِیِ بیغَش و رَفیقِ شَفیق
گَرَت مُدام مُیَسَّر شود زِهی توفیق
جهان و کارِ جهان جمله هیچ بَر هیچ است
هزار بار من این نکته کردهام تحقیق
دریغ و دَرد که تا این زمان ندانستم
[...]
به وقت گل چو به کف برنهی شراب رحیق
بنوش جام مروّق به یاد لعل رفیق
بیار ساقی گلرخ می خمار شکن
به بوی مشک و صفای گلاب و رنگ عقیق
صفای دل می صافیست بار ها گفتم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.