ز رویت حاصل عشاق حیرانیست حیرانی
از آن زلف و از آن کاکل پریشانی پریشانی
ز بزم عشرت وصلت همه حرمان و نومیدی
ز جام شربت هجرت همه خون دل ارزانی
ندانستم که مه رویان بعهد خود نمیپایند
از آن عهد و از آن پیمان پشیمانی پشیمانی
مبادا هیچ کافر را چنین حالی که من دارم
جفا تا کی کنی جانا مسلمانی مسلمانی
تغافل میکنی یعنی که دردت را نمیدانم
نه میدانی و میدانی که میدانم که میدانی
بیاور بر سرم جانا سپاه بیکران غم
ز بیداد و جفا و محنت و جور آنچه بتوانی
تو تا بیصبر باشی فیض او بیرحم خواهد بود
دلت را شیشکی آئین دلش را پیشه سندانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و غم ناشی از جدایی است. شاعر از حیرانی و پریشانی خود به دلیل محبت و زلف معشوق سخن میگوید و از بزم شادی و عشق، به حرمان و ناکامی رسیده است. او بیان میکند که معشوق به وعدههایش وفا نمیکند و از این بابت پشیمان است. شاعر آرزو میکند که هیچ کافر یا انسانی به این درد و رنج که او میکشد، دچار نشود. او همچنین به بیتوجهی معشوق اشاره میکند و از او میخواهد که غمها و مشکلاتش را به دوش گیرد. در نهایت، او به این موضوع پی میبرد که هرچه بیشتر بیصبر باشد، عشق و رحمت بیرحمتر خواهد شد.
هوش مصنوعی: چهرهات باعث شگفتی و سردرگمی عاشقان شده است. این سردرگمی به خاطر پیچیدگی و زیبایی موهایت است که همه را به هم ریخته و آشفته کرده.
هوش مصنوعی: از جمع شادی و خوشگذرانی عشق، تنها حسرت و ناامیدی نصیبم شده و از نوشیدن شربت دوری از معشوق، فقط غم و اندوه بر دلام نشسته است.
هوش مصنوعی: نمیدانستم که زیباییهای ماهرو به وعدههای خود وفا نمیکنند و از آن عهد و پیمانشان پشیمان میشوند.
هوش مصنوعی: مبادا تو نیز روزی به حال و روز من بیفتی، ای محبوب، که در این حالت سخت و ناپسند، به من بیمهری میکنی. تا کی میخواهی با من چنین کافران رفتار کنی، در حالی که خودت مسلمان هستی؟
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که تو در حالی که از درد و مشکلاتت آگاه هستی، وانمود میکنی که آنها را نمیدانم. اما در واقع من هم از این موضوع آگاه هستم و میدانم که تو هم از آگاهی من باخبری. این نوعی بازی با احساسات و آگاهیهاست که نشاندهنده پیچیدگی روابط انسانی است.
هوش مصنوعی: ای محبوب، بر سر من لشکری بیپایان از اندوه بیاور، از بیعدالتیها، بیرحمیها، رنجها و ستمها هرچه که میتوانی.
هوش مصنوعی: اگر تو صبر و استقامت نداشته باشی، بهرهمندی از خوبیها و رحمتها سخت و غیرمنصفانه خواهد بود. بنابراین، باید دل خود را صیقل بدهی و با دقت و آگاهی رفتار کنی تا به آنچه که میخواهی دست یابی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ازو بی اندهی بگزین و شادی با تن آسانی
به تیمار جهان دل را چرا باید که بخسانی؟
ایا خوشتر ز جان و دل! همه رنج دل و جانی
به رنج تن شدم خرسند اگر دل را نرنجانی
شود بی جان تنم یکسر چو تو لختی بیازاری
تن از آزار جان پیچد تنم را زین قبل جانی؟
اگر چه جانی از انسی همیشه بر حذر باشد
[...]
نگارا ماه گردونی سوارا سرو بستانی
دل از دست خردمندان به ماه و سرو بستانی
اگر گردون بود مرکب به طلعت ماه گردونی
وگر بستان بود مجلس به قامت سرو بستانی
به آن زلفین شورانگیز مشک اندوده زنجیری
[...]
مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی
ازین آیین بیدینان پشیمانی پشیمانی
مسلمانی کنون اسمیست بر عرفی و عاداتی
دریغا کو مسلمانی دریغا کو مسلمانی
فرو شد آفتاب دین برآمد روز بیدینان
[...]
زهی جاهت فریدونی ، زهی ملکت سلیمانی
به عون تو مسلم شد ز هر آفت مسلمانی
غلط گفتم ، خطا کردم، کجا آید به چشم اندر
تو را جاه فریدونی، تو را ملک سلیمانی؟
نجوید دهر جز از رسم تو آثار فرخنده
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.