غزل شمارهٔ ۷۸۷
سوختم از جفات من حق وفا که همچنین
ز آتش دل گداخت تن جان شما که همچنین
هر که بپرسدت چسان روز شود شب کسان
پرده ز چهره برفکن رو بگشا که همچنین
گویم اگر چسان فتد نور بعالم از رخی
خور منما که همچنان رخ بنما که همچنین
دم ز قیامت ارزنم قامت خود بمن نما
فتنه چگونه میشود خیز بیا که همچنین
گویم اگر چسان روز جان ز تن از برم برون
جان بتن آیدم چسان در برم آ که همچنین
حرف شکر اگر رود خنده بزیر لب بیار
ور ز گهر سخن رود لب بگشا که همچنین
راه سروش بسته شد ناطقه را دهان ببند
کس برسد دگر تو فیض باز سرا که همچنین
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: کتابخانه تصوف | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...