گنجور

 
فیض کاشانی

گنج ابدی پیروی حق و عبادت

مفتاح در خیر نمازی بجماعت

معنای نمازست حضور دل و اخیات

زنهار بصورت مکن ایدوست قناعت

راضی مشو از بندگی تا ننمائی

آداب و شرایط همه را نیک رعایت

هر چند که وسواس کنی سود ندارد

خود را ندهی تا بدل و جان بعبادت

خواهی بعبادت خللی راه نیابد

میکن دلت از وسوسهٔ دیو حمایت

خواهی که زدستت نرود وقت فضیلت

مگذار که تا کار کشد وقت طهارت

از دست مده راتبهٔ ورد شبانروز

تا آنکه نویسند ترا ز اهل عبادت

برخیزی و وتری بگذاری بسحرگاه

مفتوح شود بر رخت ابواب سعادت

هرگز نتوانی که تلافی کنی آنرا

گر از تو شود فوت نمازی بجماعت

طاعت نپزیرند در آن نیست چه تقوی

زنهار مکن معصیتی داخل طاعت

این کار بعادت نشود راست خدا را

هنگام عبادات به پرهیز ز عادت

هر رنج که در راه عبادت کشی ای فیض

در آخرت آن یابد تبدیل براحت

 
 
 
ابوسعید ابوالخیر

از دوست پیام آمد کاراسته کن کار

مهر دل پیش آر و فضول از ره بردار

اینست شریعت

اینست طریقت

محمد بن منور

از دوست پیامآمد کاراسته کن کار

اینست شریعت

مهر دل پیش آر و فضول از ره بردار

اینست طریقت

سید حسن غزنوی

بر صفحه ملک از تو و رای تو نشان باد

بر روی مه چارده چندان که نشان است

عطار

از بهر خود ایوان و سرا خواست که سازد

قصری ز بشر ساخت

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
مولانا

خندید جهان از نظر و رحمت عامش

بس کن، که به ترجیع بگوییم تمامش

هر عشوه که دربان دهدت دفع و بهانه‌ست

گوید: « که برو » هیچ مرو، شاه بخانه‌ست

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه