عاشق و معشوق را راهی بود از دل بدل
امشبم این نکته روشن گشت از آنشمع چگل
شور عشقی در سرم هر لحظه افزون میکند
لطف شیرینی که هر دم میرسد از راه دل
صحبتی داریم با هم بیغباری از رقیب
عشرتی داریم خوش بیزحمتی از آب و گل
قاصد و پیغام هر دم میرسد از جان بجان
میبرد هر لحظه پیکی نامهٔ از دل بدل
گاه لطف و گاه قهر و گاه ناز و گه نیاز
گه کنارو گه کناوه گاه عزو و گاه دل
میرسد از پیچ زلفی تا بشی هر دم بجان
میفتد از مهر روئی پرتوی هر دم بدل
نی غم مهجوری و دوری نه منع ناصحی
دل بر دلدار دایم جان بجانان متصل
منبع هر لطف و زیبائی و خوبی اوست فیض
از دو عالم شو بآن معشوق یکتا مشتغل
بر سر هر دو جهان نه جان و در راهش فکن
و ز جمیع ماسوی یکبارگی بردار دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان احساسات عمیق عشق و وصل میان عاشق و معشوق میپردازد. عشق از دل به دل منتقل میشود و هر لحظه از محبت و شوق در دل او افزوده میشود. آنها بدون حضور رقیب با هم صحبت میکنند و از دنیای مادی آزادند. پیغامهای عشق به طور مداوم از دل عاشق به معشوق میرسد. شاعر اشاره میکند که عشق شامل لحظات شیرین و تلخ، نیاز و ناز، و زیباییهای روحانی است. او در نهایت بر این نکته تأکید میکند که همه خوبیها و زیباییها از معشوق سرچشمه میگیرد و عاشق باید تمام وجودش را در عشق به معشوق صرف کند.
هوش مصنوعی: عاشق و معشوق راهی دارند که از دل به دل میرسند و امشب برای من این نکته روشن شد، مانند نوری که از شمع میتابد.
هوش مصنوعی: هر لحظه در سرم شور و شوق عشق بیشتر میشود و محبت و دلگرمی که هر لحظه به من میرسد، طعم شیرینتری به زندگیام میدهد.
هوش مصنوعی: ما در کنار یکدیگر گفتوگویی داریم که نه مزاحمت و رنجشی از طرف رقیبان وجود دارد و نه دغدغهای از دنیا. از زندگی شاد و بیدغدغهای بهرهمند هستیم.
هوش مصنوعی: هر لحظه، پیامرسانی از جان به جان دیگر میرسد و پیامی از دل به دل منتقل میکند.
هوش مصنوعی: در لحظات مختلف، گاهی با مهربانی و گاهی با خشم، گاهی با زیبایی و گاهی با نیاز، گاهی نزدیک و گاهی دور، گاهی با احترام و گاهی با دلشکستگی روبهرو میشویم.
هوش مصنوعی: از پیچ و تاب زلفی که به چهره تو میخورد، هر لحظه تاثیر عشق تو بر جانم میافتد و هر لحظه نوری از روی تو به دل من تابیده میشود.
هوش مصنوعی: نه غم دوری و جدایی را دارم و نه نصیحتهای بیفایدهای که دل را از محبوب جدا کند؛ جانم دائما در ارتباط با جانان است.
هوش مصنوعی: هر محبت و زیبایی و خوبی از او سرچشمه میگیرد. از هر دو جهان بهرهمند شو و به عشق آن معشوق یگانه مشغول باش.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به کمال و حقیقت، تمام وجودت را فدای این راه کن و از تمام دنیا و چیزهایی که تو را از این هدف دور میکند، یکباره دل بکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ابر درافشان بگردون بر همی بندد کلل
باد مشک افشان درختان را همی بندد حلل
ساخته چون لحن مطرب فاخته دستان بسرو
خاسته چون بانگ عاشق ناله کبک از قلل
در چمن چون ساقیان گلبن همی دارد قدح
[...]
آفتاب شرق و غرب آن سرور نیکو نهاد
کز جمال روی خوب او بود مه را جمال
خسرو سیارگان بیرون شد از برج حمل
برج تو از فر خسرو یافت مقدار و محل
مال و گنج گاه قسمت کرد بر سهل و جبل
بست بستان را از گوهرهای گوناگون جلل
از جواهر شد مرصع باغ و بستان زین قبل
[...]
خاطری چون آتشم هست و زبانی همچو آب
فکرتی تیز و ذکایی رام و طبعی بیخلل
ای دریغا نیست ممدوحی سزاوار مدیح
وی دریغا نیست معشوقی سزاوار غزل
آفتاب مطلع اقبال قتلق سعد دین
ای بنور رای روشن کرده اسرار ازل
بر فراز بام قدرت هندوی چوبک زنست
پاسبان قلعه هفتم که خوانندش ز حل
چون بپرواز اندر آمد خامه سر سبز تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.