گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
فیض کاشانی

عاشق و معشوق را راهی بود از دل بدل

امشبم این نکته روشن گشت از آنشمع چگل

شور عشقی در سرم هر لحظه افزون میکند

لطف شیرینی که هر دم میرسد از راه دل

صحبتی داریم با هم بی‌غباری از رقیب

عشرتی داریم خوش بیزحمتی از آب و گل

قاصد و پیغام هر دم میرسد از جان بجان

میبرد هر لحظه پیکی نامهٔ از دل بدل

گاه لطف و گاه قهر و گاه ناز و گه نیاز

گه کنارو گه کناوه گاه عزو و گاه دل

میرسد از پیچ زلفی تا بشی هر دم بجان

میفتد از مهر روئی پرتوی هر دم بدل

نی غم مهجوری و دوری نه منع ناصحی

دل بر دلدار دایم جان بجانان متصل

منبع هر لطف و زیبائی و خوبی اوست فیض

از دو عالم شو بآن معشوق یکتا مشتغل

بر سر هر دو جهان نه جان و در راهش فکن

و ز جمیع ماسوی یکبارگی بردار دل

 
 
 
قطران تبریزی

ابر درافشان بگردون بر همی بندد کلل

باد مشک افشان درختان را همی بندد حلل

ساخته چون لحن مطرب فاخته دستان بسرو

خاسته چون بانگ عاشق ناله کبک از قلل

در چمن چون ساقیان گلبن همی دارد قدح

[...]

سوزنی سمرقندی

خسرو سیارگان بیرون شد از برج حمل

برج تو از فر خسرو یافت مقدار و محل

مال و گنج گاه قسمت کرد بر سهل و جبل

بست بستان را از گوهرهای گوناگون جلل

از جواهر شد مرصع باغ و بستان زین قبل

[...]

مشاهدهٔ ۱۰ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
انوری

خاطری چون آتشم هست و زبانی همچو آب

فکرتی تیز و ذکایی رام و طبعی بی‌خلل

ای دریغا نیست ممدوحی سزاوار مدیح

وی دریغا نیست معشوقی سزاوار غزل

جمال‌الدین عبدالرزاق

آفتاب مطلع اقبال قتلق سعد دین

ای بنور رای روشن کرده اسرار ازل

بر فراز بام قدرت هندوی چوبک زنست

پاسبان قلعه هفتم که خوانندش ز حل

چون بپرواز اندر آمد خامه سر سبز تو

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه