در سر شوریده سودا میرود
کز کجا آمد کجاها میرود
وآنکه عاقل خوانیش در کارها
در خیالش سود و سودا میرود
گه در آتش میرود گاهی در آب
خاک بر سر در هواها میرود
هیچ در پیش و پس خود ننگرد
در بلاهایی محابا میرود
خواجه باهوش آی و کار یار بین
حرف سوق و سود و سودا میرود
خواجه بیهوشست و کارش در زیان
عمر رفت و خواجه رسوا میرود
دی برفت امروز هم باقی نماند
جان به فردا میرسد یا میرود
این نفس را پاس باید داشتن
کاین نفس از کیسهٔ ما میرود
جان به جانان تازه میکردم به دم
ور نه جان بیجان ز دنیا میرود
گوشها بسته است فیضا لب ببند
کاین سخنهای تو بیجا میرود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خیر و شر چون جمله زینجا میرود
نوحهٔ دیوانه زیبا میرود
عمر بر اومید فردا میرود
غافلانه سوی غوغا میرود
روزگار خویش را امروز دان
بنگرش تا در چه سودا میرود
گه به کیسه گه به کاسه عمر رفت
[...]
سروبالایی به صحرا میرود
رفتنش بین تا چه زیبا میرود
تا کدامین باغ از او خرمترست
کاو به رامش کردن آنجا میرود
میرود در راه و در اجزای خاک
[...]
بر سر کوی تو سرها میرود
جان فدای روی زیبا میرود
نیست کویت منزل تر دامنان
هر که عیار است آنجا میرود
چون تو پا از خانه بیرون مینهی
[...]
سرو سیمینم به تنها میرود
چون به تنها سوی صحرا میرود
سرو نازا بر دو چشم ما نشین
نیست پنهان زآنکه هرجا میرود
دل ببرد و قصد جانم میکند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.