قومی به منتهای ولایت رسیدهاند
از دست دوست جام محبت چشیدهاند
از تیغ قهر زندگی جان گرفتهاند
وز جام لطف باده بیغش چشیدهاند
هرچند گشتهاند سراپای صنع را
غیر از جمال صانع بیچون ندیدهاند
طوبی لهم که سر به ره او فکندهاند
بشری لهم که از دو جهان پا کشیدهاند
قومی دگر ز دوست ندارند بهرهای
جز آنکه حا و بای محبت شنیدهاند
افتادهاند در سفر ظلمت فراق
شادند از آنکه لذت دنیا چشیدهاند
با زهر لطفشان نکند دفع زهر قهر
لیک از می غرور سروری خریدهاند
در منتهی رخوت و در منتهای جهل
دارند این گمان که به دانش رسیدهاند
جز شکوه نیست بر لبشان جز به دل سخط
غیر از امل ز عمر نصیبی ندیدهاند
با این همه به دنیی دون بستهاند دل
آیا در این عجوزه چه شوها که دیدهاند
صد سال عمر اگر گذرد یا هزار سال
این قوم خام را که همان نارسیدهاند
زانقوم نیست فیض و ازین قوم نیز نیست
او را مگر برای سخن آفریدهاند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف دو گروه مختلف از انسانها میپردازد. گروه اول، افرادی هستند که به عشق و محبت الهی دست یافتهاند و در مسیر ایمان و معرفت قرار دارند. آنها از زیبایی پروردگار بهرهمند شده و از جایگاه خود راضی هستند. در مقابل، گروه دوم افرادی هستند که فقط به لذتهای دنیوی فکر میکنند و از درد فراق و دوری از حقیقت غافلاند. این افراد به علم و دانش ظاهری دل خوش کردهاند و در واقع از حقیقت دور هستند. در نهایت، شاعر به عدم بهرهمندی واقعی این دو گروه از فیض الهی اشاره میکند و بر این نکته تأکید دارد که زندگی دنیوی و ظاهری نمیتواند جایگزین معنویت و معرفت حقیقی شود.
هوش مصنوعی: گروهی به بالاترین درجهی محبت و محبت دوستانه رسیدهاند و از عشق و نوازش دوست طعم دلپذیری را چشیدهاند.
هوش مصنوعی: مردم از خشونت و سختیهای زندگی خسته شدهاند و به خاطر رحمت و محبت، از لذایذ پاک و بیدغل بهرهمند شدهاند.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه همه جا و در تمام جوانب آفرینش را بررسی کردهاند، اما جز زیبایی و جمال خالق هیچچیزی را بدون شک نیافتهاند.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسانی که جانشان را برای او فدای راهش کردهاند، و خوشا به حال آن کسانی که از همه زیباییها و جذابیتهای دنیا دست کشیدهاند.
هوش مصنوعی: گروهی دیگر از محبت تنها به اندازهای بهرهمندند که فقط نام آن را شنیدهاند و به حقیقت آن دست نیافتهاند.
هوش مصنوعی: در تاریکی جدایی، به سفر رفتهاند و از اینکه از لذتهای دنیا بهرهمند شدهاند، خوشحالند.
هوش مصنوعی: با ناز و محبت آنها نمیتوان از خشم و عصبانیتشان دوری جست، اما به خاطر شور و لذت می مشی که نوشیدهاند، خود را در موقعیت قدرت و بهرهمندی قرار دادهاند.
هوش مصنوعی: در اوج بیتحرکی و عمیقترین ignorance، برخی این تصور را دارند که به دانش و آگاهی دست یافتهاند.
هوش مصنوعی: تنها شکایت و ناله به زبان آنهاست و در دلشان ناراحتی و ناامیدی دارند. جز آرزوهایی برای عمرشان، چیزی نصیبشان نشده است.
هوش مصنوعی: با وجود تمام این مسائل، آیا دل ما به دنیای پست و ناپاک وابسته شده است؟ در این دنیا چه افکار و تجارب عجیب و غریبی وجود دارد که دیده نشدهاند؟
هوش مصنوعی: اگر صد سال یا حتی هزار سال بگذرد، این گروه از مردم که هنوز به کمال نرسیدهاند، تغییر نخواهند کرد.
هوش مصنوعی: از آن گروه بهرهای نیست و از این گروه نیز چیزی ندارد، مگر اینکه فقط برای حرف زدن به وجود آمده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خاقانیا عروس صفا را به دست فقر
هر هفت کن که هفت تنان در رسیدهاند
در وجد و حال بین چو کبوتر زنند چرخ
بازان کز آشیان طریق پریدهاند
همچون گوزن هوی برآورده در سماع
[...]
گویی که آن زمان که مرا آفریدهاند
با عشق روح در جسد من دمیدهاند
در وقت آفرینش من شخص من مگر
از خون مهر و نطفه عشق آفریدهاند
یا خود محرران صنایع به کلک عشق
[...]
اینان مگر ز رحمت محض آفریدهاند
کآرام جان و انس دل و نور دیدهاند
لطف آیتیست در حق اینان و کبر و ناز
پیراهنی که بر قد ایشان بریدهاند
آید هنوزشان ز لب لعل بوی شیر
[...]
اهل خرد که از همه عالم بریدهاند
داند خرد که از چه به کنج آرمیدهاند
دانندگان که وقت جهان خوش بدیدهاند
خوش وقتشان که گوشه عزلت گزیدهاند
محرم درون پرده مقصود نیستند
[...]
روزی وفات یافت امیری در اصفهان
ز آنها که در عراق بشاهی رسیده اند
دیدم جنازه بر کتف تونیان و من
حیران که این جماعت ازین تا چه دیده اند
پرسیدم از کسی که چرا تو نیان شهر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.