ای مسلمانان مرا عشق جوانی پیر کرد
پای دل را کافری در زلف خود زنجیر کرد
نی غلط، گردد جوان از عشقبازی اهل دل
غم که باشد تا تواند عاشقانرا پیر کرد
نی غلط هم نیست سوزد مغز را در استخوان
هم جوان هم پیر را از جان شیرین سیر کرد
از بنیآدم چه میخواهند این قوم پری
یا رب این بیداد خوبان را که بر ما چیر کرد
تا دچار من شده است ابرو کمانی در کمین
بهر قصد جان من مژگان خود را تیر کرد
ای عزیزان با دل من نازنینانرا چه کار
در شمار چیستم تا بایدم تسخیر کرد
نی غلط کردم که اینان نیز چون من سخرهاند
پادشه عشق است معشوقی کجا تقصیر کرد
روز اول پای دل را فیض میبایست بست
کار چون از دست شد کی میتوان تدبیر کرد
بودنی چون بایدش بودن پشیمانی چه سود
رو نماید آخرآن کاول قضا تقدیر کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نحس گردون در جهان جاه تا تأثیر کرد
بخت برنا را لگد کوب سپهر پیر کرد
دور گردون را زمانه علت بیداد خواند
صحن گیتی را ستاره موجب تشویر کرد
روزگار از جور گردون یک بیک آگاه گشت
[...]
خانه بر دوشی که سیر کوچه زنجیر کرد
کی به زنجیرش توان پا بسته تعمیر کرد؟
نشأه می مرگ آب زندگانی دیده است
دختر رزچون خضر صد نوجوان را پیر کرد
شعله گستاخ طرف دامن قاتل مباد!
[...]
تا مرا عشق تو با دیوانگان زنجیر کرد
فارغم از خدمت استاد و جور پیر کرد
آب حیوان در لب لعل تو و ما خشک لب
حسرت آن لب مرا از جان شیرین سیر کرد
روز اول بر وصالت دل نمیبایست بست
[...]
سرو را شمشاد قدش محو چون تصویر کرد
آب را موج خرامش پای در زنجیر کرد
ای دم صبح قیامت این همه تأخیر چیست
پاس خاطر داریی صحبت مرا دلگیر کرد
هر سرمه با قد خم گشته می گوید هلال
[...]
در سواد خط خوبان بسکه دل شبگیر کرد
همچو صبح صادقم در این سیاحت پیر کرد
زلف خوبان بسکه در این گوشه واگردیده است
جذبه را در خلوت ما عشق در زنجیر کرد
خواب دیدم زلف معشوقی به دست آورده ام
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.