زغفلت تو ترا صد حجاب در پیش است
صفای چهرهٔ جانرا نقاب در پیش است
بسی کتاب بخواندی کتاب خویش بخوان
زکردهای تو جانرا کتاب در پیش است
حساب کردهٔ خود کن حساب در چه کنی
که ماند از پس و روز حساب در پیش است
عذاب روح مکن بهر مال دنیی دون
عذاب قبر و سوال و جواب در پیش است
زبهر آنچه زپس ماندت چه میسوزی
زمین و حشر و تف آفتاب در پیش است
جواب پرسش اعمال خود مهیا کن
شدن ز شرم و خجالت چو آب در پیشست
توانی ار بعبادت شبی بروز آری
بکن بکن که بهشت و ثواب در پیشست
توانی ار نکنی معصیت بدار فنا
مکن مکن که جحیم و عقاب در پیش است
زمانی ارنکنی خواب در دل شب ها
شود که در لحدت وقت خواب در پیش است
نصیحت تو یکی فیض در دلت نگرفت
ترا زگفتهٔ خود صد حجاب در پیش است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا زجام خیالش شراب در پیش است
بهر کجا نگرم آفتاب در پیش است
زتوبه دم نتوان زد مدام زان لب لعل
بهر کجا که نشستم شراب در پیش است
مرا که سینه کبابست و لعل یار شراب
[...]
ز رنگِ می به رخت تا نقاب در پیش است
نگاه را سفر آفتاب در پیش است
تو تا به خلوت آیینه کردهای آرام
مرا چو شعله هزار اضطراب در پیش است
سلوک راه خدا با تو میتوان کردن
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.