گنجور

 
فیاض لاهیجی

به جز تو جمله بی‌حاصل گرفتم

اگر چیز دگر در دل گرفتم

به غیر از مصحف رویت کتابی

اگر خواندم همه باطل گرفتم

هزاران طعنه از هر دشمن و دوست

ز نافرمانی یک دل گرفتم

کتاب عشق را آسان نمودند

چو خواندم سر به سر مشکل گرفتم

همه از بهر منزل راه گیرند

چرا من راه را منزل گرفتم!

شکستم کشتی و راندم به دریا

مراد بحر از ساحل گرفتم

شدم یک مشت خون فیّاض و آخر

به حسرت دامن قاتل گرفتم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode