گنجور

 
فیاض لاهیجی

در دل ز بس به عشق تو غم‌ها شود لذیذ

ترسم به کام من غم دنیا شود لذیذ

در داده‌ایم تن به جفاهای روزگار

دشمن چو شد غیور مدارا شود لذیذ

امروز می‌‌نماید اگر صبر ناگوار

این شوربا به کام تو فردا شود لذیذ

لب را به خنده‌ای نمکین تر کن آن قدر

کاین نیمرس کباب دل ما شود لذیذ

با این هوس فریب نگاهی که مرتراست

در کام دل مباد تمنّا شود لذیذ

یک آن قدر ز پرده برون‌آ که شوق را

در حسرت تو ذوق تماشا شود لذیذ

از بیکسی ز صحبت فیّاض خوشدلیم

تلخابه گاه در ره صحرا شود لذیذ