گنجور

 
فیاض لاهیجی

خوش آنکه بلبل ما نغمه‌سنج باغ تو بود

کسی که بر سر ما جای داشت داغ تو بود

نشان کوچة تاریک طرّة تو نیافت

نسیم گل که شب و روز در سراغ تو بود

ندید کس دم آبی که گرد غصّه نداشت

به غیر بادة عشرت که در ایاغ تو بود

کسی به بزم جمال تو روی گرم ندید

جز افتاب که پروانة چراغ تو بود

ز بی‌دماغی فیّاض غم نبود امشب

که بی‌دماغی او باعث دماغ تو بود