گنجور

 
فیاض لاهیجی

گفتگوی چشم جادویی مرا دیوانه کرد

همزبانی‌های ابرویی مرا دیوانه کرد

گیسوی زنجیر، عاقل می‌کند دیوانه را

حلقة زنجیر گیسویی مرا دیوانه کرد

رام با دیوانه می‌شد پیش ازین آهو ولی

رم نمودن‌های آهویی مرا دیوانه کرد

کاش از یک تار مو تدبیر زنجیرم کند

آنکه از هر یک سر مویی مرا دیوانه کرد

من کجا و طاقت این های های گریه‌ها

وه که از بی‌طاقتی هویی مرا دیوانه کرد

با گل وصل بتان چشم آشنایان دیگرند

زین می هوش آزما بویی مرا دیوانه کرد

بی‌کشش کوشش طریق رهروان کعبه نیست

اندرین وادی تکاپویی مرا دیوانه کرد

بیستون عشق کندن پیشه‌ی هر تیشه نیست

امتحان دست و بازویی مرا دیوانه کرد

کو به کو فیّاض گشتم گرچه پر همراه عقل

عشق آخر در سر کویی مرا دیوانه کرد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode