مگر از عشق نگاری به دلش تأثیرست
که گل عارض او دست زد تغییرست
ای بت از قامت خمدیدة عاشق حذری
این کمانیست که آه سحر او را تیرست
رام شد تا دل دیوانه به او، دانستم
که سر زلف تو از سلسلة زنجیرست
عاشقان خم ابروش خطرها دارند
راه این قافله دایم به دم شمشیرست
غیر فیّاض کس از وی نکند سر بیرون
خواب بختم که پریشان شدة تعبیرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سفر پر خطر عشق نه از تدبیرست
صد طلسم است درین ره، که یکی زنجیرست
ایمن از دشمن خاموش شدن بیباکی است
خطر راهروان از سگ غافل گیرست
اشکریزان ترا سلسله ای حاجت نیست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.