گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
فیاض لاهیجی

گذشت موسم گل لیک یار جلوه‌گرست

چمن خزان شد و ما را بهار در نظرست

به دل هوای سفر دارم و ندارم پای

بس است، آرزوی من همیشه در سفرست

ز نقل و باده چه ذوقست تلخ‌کامی را

که باده خون دل و نقل، پارة جگرست

به جوی شیر چه دلبستگی‌ست شیرین را

که شیرِ صحبت پرویز قسمت شکرست

عجب که کام من از یار رو دهد فیّاض

که کام من دگر و کام یار من دگرست