نظر به روی تو دارد نگاه بیادبست
سری به گوش تو دارد کلاه بیادبست
گهی به روی تو دستی زند گهی بر دوش
در اختلاط تو زلف سیاه بیادبست
تو بینقاب و من از انفعال میلرزم
که طفل آرزویم را نگاه بیادبست
در آتشیم چو خالت ازینکه بر لب جو
به طرز خطّ تو روید گیاه بیادبست
به دور روی تو شرمنده نیستند افسوس
که مهر خیرهسر افتاد و ماه بیادبست
فتاده پرده ز کار دلم چه چاره کنم
که گریه طفلْ مر جست و آه بیادبست
نفس ببند و ترحم به خرج کن فیّاض
که آهِ پرده درِ صبحگاه بیادبست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.