گنجور

 
فایز

دو چشمان تو دارد میل یاری

ولی ز ابروت می ترسم به زاری

شنیدم زلف در گوشت چه می گفت

تو فایز می کشی اما به خواری

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode