فایز » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۶۳ مرا شب سیل آه از دل برآید که یادم از دو زلف دلبر آید نشیند چشم در ره، فایز هر شب که شاید یارم از سویی درآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیت حس دل تنگی و یاد آوری معشوق را بیان میکند. او شبها با آرزوی دیدار یار، به یاد زلفهای او آه میکشد و در انتظار مینشیند تا شاید روزی او را ببیند.
هوش مصنوعی: شب که میشود، آهی از دل برمیآید و یاد آن دو زلف دلبر به یادم میآید.
هوش مصنوعی: چشم به راه نیستم که هر شب بنشینم و شاید یارم از جایی بیاید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو امرش از مظالم گه برآید
قضا با امرش از گردون درآید
چو خواهم مرغم از روزن درآید
زمین بشکافد و ماهی برآید
که چون خواهیم فرمانی درآید
ز ترسایی مسلمانی برآید
که را هجرت به پرسش کمتر آید
ز خون دل کنارش کم تر آید
نیارم بست در روی غمت در
که چون باد از ره روزن در آید
فرو شد در پیت روزم چه باک است
[...]
مرا، گرچه ز غم جان میبرآید
غم عشقت ز جانم خوشتر آید
درین تیمار گر یک دم غم تو
نپرسد حال من، جانم برآید
مرا شادی گهی باشد درین غم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.