گنجور

 
فصیحی هروی

بردی به تازه باز دل ای جان چه داشتی

افکندیش در آتش سوزان چه داشتی

انداختی به جام امیدم می‌ هوس

با این خراب ساغر حرمان چه داشتی

مردی به روز وصل فصیحی ز رشک غیر

ظالم شکایت از شب هجران چه داشتی