گنجور

 
فصیحی هروی

ساقی به سودا جام رو کن

تسخیر ولایت سبو کن

بی گل چو حباب خانه‌ها ساز

دیوار و درش ز آبرو کن

خمیازه صبح دیرمان شد

این چاک به جرعه‌ای رفو کن

ته جرعه بر آفتاب افشان

بی بوی گلی‌ست مشکبو کن

گنجینه عمر جاودان را

گه جام لقب گهی سبو کن

مژگان بردار و خانه چشم

از گرد نظاره رفت و رو کن

میخانه که دیده نشاط است

از اشک نیاز شست و شو کن

چون کعبه به راه ما فصیحی

شو خانه بدوش و جست و جو کن

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode