|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر
|
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر
|
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر
|
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ
|
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر
|
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور
|
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه
|
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب)
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل بیانگر احساس عمیق عاشقانه و درد جدایی است. شاعر از لب لعل محبوبش صحبت میکند که جان پاکان را به خنده میآورد و دلش را غرق در خون میکند. او اگرچه از وصل خوشحال است، اما هجر را هم مایهی هراس خود میداند. هر کس که درد جدایی را تجربه کند از آتش دوزخ هم نمیهراسد. شاعر به عریانی خود در باغ مغان اشاره میکند و از عشق و جنون دو سوی خود میگوید، در حالی که به شدت در کشاکش بین دل و عشق قرار دارد.
هوش مصنوعی: لبهای زیبای تو را که میگویم، جان پاکان به خاطر خندهات در خطر افتاده است.
هوش مصنوعی: دلم مانند غنچهای شده که از درد و جفا، غرق در خون است و تو با بیرحمی، چاکهای آن را در تمام جهات ایجاد کردهای.
هوش مصنوعی: اگرچه دل از وصل معشوق شادمان است، اما از ترس جدایی به شدت نگرانم.
هوش مصنوعی: هر کسی که شعلههای جدایی او را بسوزاند، از آتش دوزخ چه ترسی دارد؟
هوش مصنوعی: کسی که با جان و دل نقش بسزایی در راه حق دارد، خود را بر روی زمین میگذارد و در مسیر عشق و فداکاری، آمادهی تقدیم وجودش میشود. این افراد پاکباز و فداکار به خاک میافتند و جان خود را در این راه فدای هدفهای بزرگ میکنند.
هوش مصنوعی: وقتی در باغ مغان بدون لباس هستم و از شراب پر هستم، مانند آدم (نخستین بشر) خود را با برگ تاک میپوشانم.
هوش مصنوعی: عشق مرا به دیوانگی میکشاند و در این کشمکش، همچون موجودی فانی و ناچیز به سر میبرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
محمد کآفرینش هست خاکش
هزاران آفرین بر جان پاکش
بگفت این و بر آمد جان پاکش
فرو برد این زمین در زیر خاکش
به خاک انداختند اندام پاکش
به آب دیده تر کردند خاکش
سخن بکری بود نوزاده فکر
گرامی دار همچون جان پاکش
چو سروش هست میل سربلندی
اگر بر هر خس آویزی چو تاکش
برسم جاهلیت کرده باشی
[...]
چنین تا چند کوشی در هلاکش
بترس آخر ز آه سوزناکش
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.