علی الصباح مغان قفل دیر باز کنید
دو جام باعث گفتار اهل راز کنید
گر گر اهل زهد و ریا بگذرند معاذالله
به وقت نکته ز نامحرم احتراز کنید
نیاز ما ز شما کشتن است ای خوبان
ز غمزه خواه شما قتل و خواه ناز کنید
بابروی بت خود سجده کرده جان دادم
اگر برآیدتان این چنین نماز کنید
چو جلوه گر شود ای اهل روضه طوبی را
فدای قامت آن سرو سرفراز کنید
چو عاشق آمده فانی به گاه کشتن خلق
میان مجرم و بی جرم امتیاز کنید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوعات عشق، عرفان و ارتباط با خدا میپردازد. شاعر از اهل راز دعوت میکند که درب مغان (محیط عرفانی) را باز کنند و جامی پر از حقایق معنوی بنوشند. او به اهمیت خودداری از ریا و زهد سطحی اشاره میکند و از خوبان میخواهد که نیاز زندگی را با عشق و تعهد به درگاه معشوق جبران کنند. شاعر بیان میکند که در برابر معشوق، حتی سجده کردن و فدای جان شدن نیز ارزشمند است و به گرمی به جمال معشوق اشاره میکند. او با اشاره به عشق و دیوانگی عاشقانه، از افراد میخواهد تا میان گناهکاران و بیگناهها تمایز قائل شوند و درک عمیقتری از عشق و فانی شدن در آن پیدا کنند.
هوش مصنوعی: در صبح زود، مغروران شرابخانه در را بگشایند و دو جام شراب بنوشند تا گفتگوهای اهل راز و معرفت آغاز شود.
هوش مصنوعی: اگر افرادی که در راه زهد و پرهیزکاری هستند، به نوعی دچار ریا و تزویر شوند، با احتیاط و دقت به مسائلی که بیم از نامحرمان وجود دارد، توجه کنید.
هوش مصنوعی: نگرانی ما از شما این است که با نگاههای خود به ما آسیب برسانید، ای نیکوکاران، خواه با تیر محبت و خواه با ناز و کرشمه.
هوش مصنوعی: من به خاطر زیبایی چهره معشوق خود سر بر سجده نهادم و جانم را فدای او کردم. اگر اینگونه به معشوق خود عبادت میکنید، نمازی کنید که با عشق و خلوص باشد.
هوش مصنوعی: وقتی زیبایی و جلوهگری آن محبوب نمایان شود، ای اهل بهشت، برای قامت آن سرو بلند قامت، فدای او شوید.
هوش مصنوعی: زمانی که عاشق به سراغ مرگ میرود، در میان افرادی که اشتباه کردهاند و کسانی که بیگناه هستند، تفاوت قائل شوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معاشران گره از زلفِ یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصهاش دراز کنید
حضورِ خلوتِ اُنس است و دوستان جمعند
وَ اِنْ یَکاد بخوانید و در فَراز کنید
رَباب و چنگ به بانگِ بلند میگویند
[...]
بهشت خاص شما زاهدان، نماز کنید
درون روید به فردوس و در فراز کنید
فساد صحبت ناجنس در مقام خود است
پس از مصاحب ناجنس احتراز کنید
ز زیر جلوهٔ هستی نیاز می بارد
[...]
حذر ز فتنه آن چشم نیم باز کنید
زمیزبان سیه کاسه احتراز کنید
اگر چو غنچه درین بوستان ز اهل دلید
گره ز جبهه خود بی نسیم باز کنید
به ناز عالم پرکار بر نمی آیید
[...]
نخست موعظهٔ پیرِ صحبت این حرفست
که از مصاحب ناجنس احتراز کنید
هر آان کسی که درین حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتویِ من نماز کنید
رسید موسم ماتم که گریه ساز کنید
فغان و ناله به سبط شه حجاز کنید
شهید کرب و بلا، بی کفن فتاده به خاک
ز اشک غسل دهیدش، بر او نماز کنید
بپا کنید چو بزم عزای شاه شهید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.