گنجور

 
فلکی شروانی

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «ما راست بحار سبعه یک جو» مصرع دوم یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «و» است.

حرف آخر قافیه

ت
د
م
و
ه
ی

شماره ۱: جان را هوای روی تو بر جای جان نشست - مهر توام درون دل مهربان نشست

شماره ۲: خیل خزان بتاختن بر سپه بهار زد - خسرو مهرگان علم بر سر کوهسار زد

شماره ۳ - خون سیاوشان: گر نه به چشم مردمی سوی تو بنگرد فلک - خشم تو در دو چشم او مردمک استخوان کند

شماره ۴ - در توصیف باده: جز می صرف در جهان،چیست که از صروف او - رأی طرب قوی شود، رایت غم نگون بود

شماره ۵: بودند بتان به پیش من خوار - واکنون خود را چه خوار بینم

شماره ۶: ما راست جهات سته یک کام - ما راست بحار سبعه یک جو

شماره ۷ - از قطعه ای: تا اثر جهان بود باد جهان به نام تو - تا گهر فلک بود، باد فلک غلام تو

شماره ۸ - آغاز بداندیشی، فرجام گرفتاری: شاهی که بدو نازد شاهی به جهانداری - خواهند به نور از وی اجرام فلک یاری

شماره ۹ - قطعه: شاها همه شاهان را شاهی به هنرمندی - بنیاد شهنشاهی محکم تو درافکندی

شماره ۱۰ - مطایبه: بادا همه ساله ذخرة الدین - آسوده ز فتنه زمانه

sunny dark_mode