شاها همه شاهان را شاهی به هنرمندی
بنیاد شهنشاهی محکم تو درافکندی
هر جا که تو کوشیدی، خصمان قوی دیدی
بیخ همه ببریدی تخم همه برکندی
بس دشمن پر دستان، کز تیغ تو شد بیجان
بس لشگر بی پایان، کز هم تو پراکندی
نصرت ز تو پیدا شد، ملک از تو مهیا شد
الحق به تو زیبا شد، شاهی و خداوندی
اصل تو بدایع را، چون چرخ طبایع را
اجرام و طلایع را، شاهی تو نه فرزندی
رنج آید و مسکینی، کاری که تو نگزینی
کفر آرد و بی دینی، چیزی که تو نپسندی
چون طبع تو را آخر، در طبع نشد ظاهر
زین رتبت و این خاطر شد حاصل خرسندی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای زلف دلاویزت در گردن جان بندی
وی لعل شکر ریزت هر بوسه ازو قندی
من دل بتو میدادم جمعی ز سر غفلت
کردند نصیحتها در عشق توأم چندی
ای خسرو مهرویان فرهاد خودم کردی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.