جانان نکند هرگز، هرگز نکند جانان
شادان دل ما یکدم، یکدم دل ما شادان
هجرش چو کشد ما را، ما را چو کشد هجرش
صد جان بدهد وصلش، وصلش بدهد صد جان
دردم چو بود از پی، از پی چو بود دردم
درمان هم از او خواهم، خواهم هم از او درمان
زرین شد ازو بستان، بستان شد ازو زرین
زینسان نبود یاری، یاری نبود زینسان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این بیتها به احساسات عمیق عاشقانه و دلتنگی اشاره دارند. شاعر از جانان (عشق) میخواهد که هرگز او را تنها نگذارد و در دلش شادی بیاورد. اشاره به هجران و دردهای ناشی از دوری از معشوق دارد و میگوید که دردی که در پی جدایی احساس میکند، تنها با وصال جانان درمان میشود. همچنین به زیبایی و ارزش وجود جانان در زندگیاش اشاره میکند و میگوید که اینگونه یاری و دوستی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: عزیز من هیچگاه دل شاد ما را شاد نمیکند، او هرگز به این کار راضی نخواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر دوری او ما را بکشاند، ما نیز به خاطر دوریش جانهای زیادی خواهیم داد. وقتی به وصالش برسیم، آن وصال هم به اندازهای ارزشمند است که حاضر به فدای جانهای بسیاری خواهیم بود.
هوش مصنوعی: وقتی درد و رنج من وجود دارد، باید در پی آن باشم. و اگر در پی آن هستم، به دنبال درمان هم خواهم بود. پس درمان را نیز از همان جا میطلبم که درد خود را احساس میکنم.
هوش مصنوعی: باغ به خاطر او طلاپیکر شده و او به خاطر باغ ارزشمند شده است. همچنان که دوستی وجود ندارد، دوستی هم به این خاطر نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دو رخ تو پروین وی دو لب تو مرجان
پروینت بلای دل مرجانت بلای جان
پشتم شده چون گردون اندر پی آن پروین
چشمم شده چون دریا اندر غم آن مرجان
دودی است مگر خطتگلبرگ در آن پیدا
[...]
هان! ای دلِ عبرتبین! از دیده عِبَر کن! هان!
ایوانِ مدائن را آیینهٔ عبرت دان!
یکره ز لبِ دجله منزل به مدائن کن
وز دیده دُوُم دجله بر خاکِ مدائن ران
خود دجله چنان گرید صد دجلهٔ خون گویی
[...]
چند از پی نان برپا در پیش کسان چون خوان
خاینده هردونی چون گوشت برای نان
ای روبه پرحیلت، تا کی چو سگان جویی
از بهر یکی من نان، دوری زیکی منان
تا چند کمیت می افتاده ترا در سر
[...]
رو مذهب عاشق را برعکس روشها دان
کز یار دروغیها از صدق به و احسان
حال است محال او مزد است وبال او
عدل است همه ظلمش داد است از او بهتان
نرم است درشت او کعبهست کنشت او
[...]
نانش نه و خلق او را در هر دو جهان مهمان
ای دوست چنین باشد ایثار جوانمردان
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.