بابافغانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۸ روزی دلم از پی سرانجام نشد جانم نفسی مایل آرام نشد سرتاسر صحرای جهان پیمودم رفتم، چو غزال چشم او رام نشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر از عدم آرامش و سرانجامی صحبت میکند. او میگوید که در جستجوی حقیقت و معنای زندگی به هر سو سفر کرده ولی هنوز به آرامش نرسیده و مانند غزالی که در دشتها میدود، نتوانسته به آنچه میخواهد برسد.
هوش مصنوعی: یک روز دل من آرامش را نمییافت و جانم هم تمایل به آرامش نداشت.
هوش مصنوعی: در تمام دنیای بیابان را گشتم و سفر کردم، اما همچون غزالی که چشمش را به شکار دوخته، نتوانستم او را به دست آورم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.