بابافغانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۸

روزی دلم از پی سرانجام نشد

جانم نفسی مایل آرام نشد

سرتاسر صحرای جهان پیمودم

رفتم، چو غزال چشم او رام نشد