چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ میریزی
شکر داری و در جامم شراب تلخ میریزی
دلی دارم به صد جا داغ و طعن مردمش بر سر
تو هم تا کی نمک بر این کباب تلخ میریزی
به اشک شوربختان خنده تا کی آه ازین عادت
چرا این تحفهٔ شیرین در آب تلخ میریزی
از آن یوسف شود روزی زلال خضر ای دیده
هر آن خوناب کز تعبیر خواب تلخ میریزی
فغانی خون خود را آب کردی بس کن این گریه
چه گل چیدی که عمری این گلاب تلخ میریزی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.