گنجور

 
بابافغانی

رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن

هر دل که سوز عشق درو نیست داغ کن

اکنون که خاست نغمه ی بلبل ز شاخ گل

در جام لاله گون می چون چشم زاغ کن

دود چراغ مدرسه تا چند ای فقیه

جامی بنوش و چهره چو نور چراغ کن

تا در چمن گلیست فغانی مرو برون

چون گل نماند روی بکنج فراغ کن

 
 
 
جدول شعر
بابافغانی

ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن

یعنی بیار مرهم و درمان داغ کن

کشتی روانه ساز که باد مراد خاست

اختر دلیل شد طلب شبچراغ کن

آن گوهر مراد که از دیده غایبست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از بابافغانی
حزین لاهیجی

هان ای حریف میکده، می در ایاغ کن

شوریدهٔ غمیم علاج دماغ کن

داغ مرا ز یک نگه گرم برفروز

روغن ز خون شعله مرا درچراغ کن

شمع توام، مباد گل جنّتم کنند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه