کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا کشم
چند ناز سرو و جور غنچهٔ رعنا کشم
بیگل روی تو در خلوتسرای چشم و دل
خوش نباشد گر هزاران صورت زیبا کشم
میکشم دامن ز گرد راهت از غیرت ولی
گر دهد دستم روان در دیدهٔ بینا کشم
چند دور از چشمهٔ نوش تو از درد فراق
سر نهم در آب شور دیده و دریا کشم
ماندهام در دشت حرمان و ز دست روزگار
آنقدر فرصت نمییابم که خار از پا کشم
تنگ شد بر من فضای شهر از آن مشکینغزال
دست همت بعد ازین در دامن صحرا کشم
چون فغانی از دل سوزان و چشم اشکبار
شعله از دریا برآرم لاله از خارا کشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.