مست گشتم سر ز قید هوشیاران میبرم
رخت خویش از پهلوی پرهیزگاران میبرم
چون شفق بربسته رخت خونفشان از طرف خاک
خیمهٔ همت بر اوج کوهساران میبرم
مرغ شبخیزم به گلگشت گلستان میروم
باد نوروزم پیام نوبهاران میبرم
میروم زین بزم و یاد دلنوازان میکنم
میروم زین باغ و گلبانگ هزاران میبرم
پارسایان را غم دُردیکشان عشق نیست
التجا در بزمگاه میگساران میبرم
تا بناگوش چو سیم و عارض چون لاله هست
دانهٔ دل سوی زرین گوشواران میبرم
هر سبکرو کی تواند گشت با من همشکار
من که صید از دامگاه تاجداران میبرم
از دل گرم فغانی مینویسم چند حرف
تحفههای جانگداز از بهر یاران میبرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.