هرگز نظر به کام نیالودهایم ما
فارغ نشین حسود که آسودهایم ما
زخم دل شکسته به الماس بستهایم
بر داغهای سینه نمک سودهایم ما
آب حیات در نظر و مهر بر دهان
آیینه در برابر و ننمودهایم ما
یکرو و یکدلیم اگر نیک و گر بدیم
قلب سیه به حیله نیندودهایم ما
کمتر ز هر کمیم و کم از کمتریم هم
بر خود هزار بار نیفزودهایم ما
خود را چنانکه هست به مردم نمودهایم
هرجا که بودهایم چنین بودهایم ما
دم در کشیدهایم فغانی ز نیک و بد
در هر فسانه باد نپیمودهایم ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در دوزخ و بهشت نیاسوده ایم ما
هر جا که بوده ایم چنین بوده ایم ما
ما را به مدعای غمت آفریده اند
عشق ترا چو جامه ی فرموده ایم ما
از خصم انتقام به نرمی توان گرفت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.