ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم
لعل لب تو آتش و آب حیات هم
پروانه ی چراغ تو دارد شب وصال
نور سعادت شب قدر و برات هم
تا خاطرت ملال گرفت از حیات من
دلگیرم از حیات خود از کاینات هم
از عرصه ی فراق چسان جان برون برم
حیران کار خویشتنم بلکه مات هم
از لعل جانفزای تو امید و بیم قتل
پروانه ی حیات منست و ممات هم
بگذار تا نظاره ی باغ رخت کنم
این حسن را چو آمده خیروز کوة هم
کان ملالتست فغانی و کوه غم
دارد بیاد لعل تو صبر و ثبات هم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.