شب آمد هرکسی را روی در کاشانهای یابم
من، دیوانه گردم تا کجا ویرانهای یابم
منم آن ناتوان موری که نتوانم کشید آخر
به صد سرگشتی از خرمنت گردانهای یابم
شب هجران که آید بر سرم از بهر دلسوزی
هم از گرد چراغ خود مگر پروانهای یابم
دمی کز شوق آن لبهای میگون گریهام آید
لبالب سازم از خونابه گر پیمانهای یابم
فغانی از رفیقان روی گردان شد مگر او را
به کوی دلبری یا گوشه میخانهای یابم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.