دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک
بستان که کس ندیده کبابی بدین نمک
دامن کشان و دست فشان می کنی خرام
می گیرد از غبار تو روی زمین نمک
گویا کسی که مرهم داغ دلم نهد
در دست تیغ دارد و در آستین نمک
شوری که من ز عشق تو دارم نداشت کس
زیرا که کس نداشت جوانی بدین نمک
گاهم بزهر چشم جگر می کنی کباب
گاهم به دیده می زنی از خشم و کین نمک
در گریه ی فراق، فغانی ز بخت شور
زد بر سواد دیده ی مردم نشین نمک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق خود به معشوق صحبت میکند و توصیفاتی از شدت عشق و دردهایی که از این عشق متحمل میشود، ارائه میدهد. او به نوعی از گرمی و شور عشق خود اشاره میکند و به نمک بهعنوان نماد شور و تلخی اشاره دارد. شاعر میگوید که هیچ کس مانند او این اندازه شوری و عشق را تجربه نکرده است و این عشق برای او هم شیرین و هم تلخ است. او از احساسات متضادی مانند اشتیاق و اندوه سخن میگوید و در نهایت، به ناامیدی و عذاب فراق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: من از پسته تو به طعمی داغ و آتشین دست یافتهام که هیچکس کبابی با این مزه و نمک را تجربه نکرده است.
هوش مصنوعی: با جلال و زیبایی قدم میزنی و دامن و دستت را به آرامی حرکت میدهی. زمین از حضور تو غبار آلود میشود، انگار که نمک روی آن پاشیده شده است.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد کسی که میخواهد به قلب زخمخوردهام آرامش بدهد، در واقع خود آزارم میدهد و بر زخمهای من نمک میپاشد.
هوش مصنوعی: عشق و شور و شوقی که من به خاطر تو دارم، هیچکس دیگری چنین حالتی نداشته است، چرا که هیچکس جوانی را با اینقدر شور و ذوق تجربه نکرده است.
هوش مصنوعی: گاه به خاطر کینه و خشم، چنان به من نگاه میکنی که مثل کباب آتش میزنم و گاه دیگر به خاطر زهر چشمت، جگرم را میسوزانی.
هوش مصنوعی: در هنگام گریه به خاطر جدایی، صدای بلندی از سرنوشت، بر روی چشمان مردم اهل شهر به طور غمانگیزی نمایان شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.