بهر کس گر درآیی خوبی رخسار کی ماند
نهالی کاینچنین باشد گلش بر بار کی ماند
مرا خاریست در دل از تمنای گل رویت
برآور حاجت من در دلم این خار کی ماند
برون آرم ز چنگ میفروشان خرقهٔ تقوی
چنین رختم گرو در خانهٔ خمار کی ماند
تویی در دل چو جان و خون بهم آمیخته با هم
کسی کاین باده در جامش بود هشیار کی ماند
معاذالله بدینسان گر تو فردا در جواب آیی
ملامت رفتگان را بر زبان گفتار کی ماند
نشان دامن پاکست روز افزونی حسنت
وگرنه خوبی ده روزه این مقدار کی ماند
ز حسن بیزوالت ایکه شد خلقی خریدارت
اگر اندک زمانی باشد این بازار کی ماند
خیال شمع رویت گر نباشد در نظر ما را
شب غم روشنی در دیدهٔ بیدار کی ماند
مکن منع فغانی گر بود مست از می وحدت
کسی کاین باده در جامش بود هشیار کی ماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فلک سای و غم صهبا،کسی هشیار کی ماند
فنا گلچین و ما گل، عنچیه هم پر بار کی ماند
مگو صافی به از خلوت، نداند باغ و بستان را
درش گر باز باشد، روی تو، دیوار کی ماند
منم دایم صلاح اندیش کارافتادگان، لیکن
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.