خزان آمد گریبان را برندی چاک خواهم کرد
بمن می ده که پر افشانیی چون تاک خواهم کرد
ورق را تازه گردانید بستان، می بگردانید
که چندین معنی رنگین دگر ادراک خواهم کرد
فروزان گشت روی برگ و خون رز بجوش آمد
سر از می گرم در این بزم آتشناک خواهم کرد
گر آن خورشید رویم این خزان همکاسه خواهد شد
میی همچون شفق در شیشه ی افلاک خواهم کرد
چمن از برگ رنگین گشت چون بتخانه آزر
زمستی سجده یی در هر خس و خاشاک خواهم کرد
بچین ابروی ساقی که تا دارم میی باقی
نظر در چشم مست و غمزه بیباک خواهم کرد
درین میدان که چون برگ خزان مرغ از هوا افتد
سری دارم فدای حلقه ی فتراک خواهم کرد
چو عکس خط ساقی در شراب افتاد دانستم
که حرف عافیت از صفحه ی دل پاک خواهم کرد
بروی تازه رویان در خزانی باده خواهم خورد
حریف سفله را در کاسه ی سر خاک خواهم کرد
فلک پیوسته می گوید که نقد انجم افلاک
نثار میر عادل قاسم پرناک خواهم کرد
فغانی بوسه ی ساقیست تریاک شراب تلخ
دهان تلخ را شیرین بدین تریاک خواهم کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به فصل خزان و زیباییهای آن اشاره میکند و در زندگی خود به دنبال تحول و نو شدن است. او میخواهد از زیباییهای طبیعت بهرهبرداری کند و در این مراسم لذت و شادی را تجربه کند. با استفاده از تصاویری چون رنگین شدن برگها و جوشیدن خون گل، احساسات عمیق خود را بیان میکند. همچنین به عشق و می و بزم اشاره میکند و خواهان نزدیک شدن به زیباییها و لذتهاست. شاعر به نوعی در جستجوی لذت از زندگی و لحظههاست و میخواهد از تجربیات خوش خود در این زمانه استفاده کند. کل غزل ترکیبی از نشانههای طبیعت و احساسات بشری است که نشان از ارتباط عمیق شاعر با دنیای اطرافش دارد.
هوش مصنوعی: با آمدن فصل خزان، میخواهم لباس خود را پاره کرده و نشان دهم. به من چیزی بده که مانند تاک، بتوانم سرشار از میوه و فراوانی باشم.
هوش مصنوعی: باید توجه کرد که زندگی و تجربهها همیشه در حال تغییر و تحول هستند. در هر مرحلهای از زندگی، ممکن است به دنبال یافتن معانی جدید و فهم عمیقتری از وقایع و احساسات خود باشیم. با هر دور جدیدی که به زندگی میزنیم، قابلیت درک و تفسیر بهتری از دنیای پیرامون خود پیدا میکنیم و به این ترتیب، به رنگینکمانی از معانی و تجربهها دست مییابیم.
هوش مصنوعی: در این بزم آتشین، روی برگها درخشان شده و خون گل محمدی به جوش آمده است. من نیز در این مجالس پرشور، خواهان برقراری شوری هستم.
هوش مصنوعی: اگر آن خورشید زیبای من به سوی من بیاید، این فصل پاییز نیز همدم خواهد شد و من میخواهم میایی مانند رنگ شفق را در شیشهی آسمان آماده کنم.
هوش مصنوعی: چمن به خاطر برگهای رنگیاش شبیه بتکده آزر شده است و من در هر علف و علفزاری میخواهم سجدهای انجام دهم.
هوش مصنوعی: برو و ابروی ساقی را بچین، زیرا تا وقتی که شراب در دست دارم، میخواهم به چشمان مست و نازکخیال نگاه کنم.
هوش مصنوعی: در این عرصه که مانند برگهای خزان، پرندهها به زمین میافتند، من آمادهام تا جانم را برای حلقهی زین اسب فدا کنم.
هوش مصنوعی: وقتی که تصویر خط ساقی در شراب نمایان شد، فهمیدم که باید موضوع آرامش و آسایش را از تاروپود دل خود پاک کنم.
هوش مصنوعی: در اینجا، شاعر به جوانان زیبا اشاره میکند و میگوید که در میان فصل پاییز، از خوشی و لذت زندگی همیشه بهره خواهد برد. او همچنین به این نکته اشاره میکند که کسانی که خود را در جایگاه پایینتری میبینند، را نادیده خواهد گرفت و به نوعی آنها را از زندگیاش دور میکند.
هوش مصنوعی: آسمان همیشه میگوید که ستارههای آسمانی را به خاطر میرمیرعالی قاسم پرناک به نثر میآورم.
هوش مصنوعی: بوسهای که ساقی میزند، همانند آرامش و نشاطی است که از شراب به دست میآید. این بوسه میتواند تلخیها و ناکامیها را شیرین کند و به من کمک میکند تا درد و رنج را فراموش کنم. به همین خاطر، به دنبال چنین بوسهای هستم تا تلخی زندگی را برایم لطیف و شیرین کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.