آزاد بلبلی که بدام بلا نسوخت
ترک هوس گرفت وز باد هوا نسوخت
پروانه یی که بر سر شمعی بمهر گشت
بیرون نشد ز دایره ی شوق تا نسوخت
یک ره دلم در انجمن آتشین رخان
نام وفا نبرد که با صد جفا نسوخت
هرگز جدا نشد ز دلم بیتو پاره یی
کان پاره هم ز داغ جدایی جدا نسوخت
در آب چشم و آتش دل غرق حیرتم
کاین از چه رو نکشت مرا وان چرا نسوخت
در محفلی که چهره برافروخت شمع من
ننشست از کرشمه دمی تا مرا نسوخت
جایی نکرد بیتو فغانی خیال عیش
کز آرزوی شمع رخت چند جا نسوخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هرگز دلی ز غم چه دل مجتبی نسوخت
ور سوخت ز اجنبی دگر از آشنا نسوخت
هر گلشنی که سوخت ز باد سموم سوخت
از باد نوبهار و نسیم صبا نسوخت
چندان دلش ز سرزنش دوستان گداخت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.