گنجور

 
 
 
اوحدالدین کرمانی

[چندین مخور افسوس] که نتوان دانست

می باش به ناموس که نتوان دانست

خالی شو و از سر تکلّف برخیز

پای همه می بوس که نتوان دانست

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه