من مست می عشقم هشیار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد
امروز چنان مستم از بادهٔ دوشینه
تا روز قیامت هم هشیار نخواهم شد
تا هست ز نیک و بد در کیسهٔ من نقدی
در کوی جوانمردان عیار نخواهم شد
آن رفت که میرفتم در صومعه هر باری
جز بر در میخانه این بار نخواهم شد
از توبه و قرایی بیزار شدم، لیکن
از رندی و قلاشی بیزار نخواهم شد
از دوست به هر خشمی آزرده نخواهم گشت
وز یار به هر زخمی افگار نخواهم شد
چون یار من او باشد، بییار نخواهم ماند
چون غم خورم او باشد غمخوار نخواهم شد
تا دلبرم او باشد دل بر دگری ننهم
تا غم خورم او باشد غمخوار نخواهم شد
چون ساختهٔ دردم در حلقه نیارامم
چون سوختهٔ عشقم در نار نخواهم شد
تا هست عراقی را در درگه او باری
بر درگه این و آن بسیار نخواهم شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به عمق عشق و مستی خود اشاره میکند و اعلام میکند که هرگز از این حالت هشیار نخواهد شد. او از خوشیهای موجود در عشقش میگوید و بیان میکند که حتی با وجود دلمشغولیها و مشکلات، راضی است به همین وضعیت ادامه دهد. شاعر به دوست و یار خود اشاره میکند و میگوید که در کنار او خواهد ماند و با غمهایش زندگی خواهد کرد. همچنین تأکید میکند که از توبه و اخلاقیات رسمی بیزار است و به زندگی آزاد و رندانه خود ادامه خواهد داد. در نهایت، شاعر به وفاداری نسبت به عشق خود و عدم توجه به دیگران اشاره میکند.
هوش مصنوعی: من به شدت تحت تاثیر عشق هستم و هیچ وقت نمیخواهم به حالتی عاقل و هوشیار برگردم. همچنین از خواب شیرین این حال و احوال هرگز نمیخواهم بیدار شوم.
هوش مصنوعی: امروز به قدری مست و شادابم از نوشیدنی دیشب که تا پایان عمر هیچگاه نمیتوانم به حالت هوشیاری برگردم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نیکی و بدی در وجود من وجود دارد، هرگز در جمع جوانمردان و باصداقت نخواهم بود.
هوش مصنوعی: آن شخصی که میرفت و هر بار به یک صومعه میرسید، حالا دیگر تصمیم گرفته است که فقط به درِ میخانه برود و دیگر به صومعه نرود.
هوش مصنوعی: من از توبه و نیکوکاری دست برداشتم، اما هرگز از زهد و دورویی بیزار نمیشوم.
هوش مصنوعی: من از هیچ ناراحتیای از دوست دلتنگ نخواهم شد و به هیچ زخم و آسیبی از یار غمگین نخواهم گردید.
هوش مصنوعی: وقتی که همراه من اوست، هیچگاه تنها نمیمانم و وقتی که ناراحتی را احساس میکنم، او همواره در کنار من است و مرا تسلی میدهد.
هوش مصنوعی: من تا زمانی که معشوقم در کنارم باشد، حاضر نیستم دل به کس دیگری بسپارم. حتی اگر دلم به درد بیفتد، ترجیح میدهم غم را با او تقسیم کنم و از کسی دیگر کمک نخواهم.
هوش مصنوعی: چون دردی در وجودم دارم، نمیتوانم آرامش پیدا کنم. مانند کسی که از عشق سوخته است، در آتش عشق نخواهم سوخت.
هوش مصنوعی: تا زمانی که عراقی در درگاه او باشد، من هیچ وقت به درگاه این و آن نخواهم رفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گر در صف دین داران دین دار نخواهم شد
از بهر چه با رندان در کار نخواهم شد
شد عمر و نمیبینم از دین اثری در دل
وز کفر نهاد خویش دیندار نخواهم شد
کی فانی حق باشم بی قول اناالحق من
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.